از رتبههاي برتر ياد بگيريم (6) – اهميت نيمسال دوم

نيمسال دوم آغازي مهمتر است ولي بعضي از دانشآموزان در نيمسال دوم ممکن است احساس خستگي کنند. به نظر شما آيا نيمسال دوم واقعاً مهم است؟ نظر نفرات برتر کنکور چيست؟
فرزين واحدي، رتبهي 7 تجربي سال 91:
هر چه به کنکور نزديک ميشويم فشار کنکور بيشتر ميشود و دانشآموز را خسته ميکند. دانشآموز اگر به هدفي که دارد و برايش مهم است فکر کند باعث ميشود انرژي بگيرد و براي ادامهي مسير احساس ناتواني نکند. من به اين فکر ميکردم که ميخواهم در رشتهي پزشکي قبول شوم و به عنوان يک پزشک باسواد به جامعه خدمت کنم. اين موضوع خيلي برايم اهميت داشت و هيچ راه ديگري براي ادامهي تحصيل در اين رشته جز قبولي در کنکور سراسري وجود نداشت. همين امر باعث تشويق و دلگرمي من براي ادامهي مسير بود. افت من در بهمنماه نبود. تقريباً ارديبهشت و خرداد دچار خستگي شدم و کمي افت داشتم؛ ولي به دليل نزديکي به کنکور اين حالت خيلي پايدار نبود و در کنکور هم توانستم خوب نتيجه بگيرم. عيد براي من سکوي پرتاب بود. 15 الي 20 روز تعطيلي درست در اوج فشارهاي درسي براي دانشآموز فرصت مناسبي است. کسي که از اين فرصت، درست استفاده کند صد درصد جلو ميافتد.
پروا جوانشاياني، رتبهي 10 تجربي سال 91:
من برنامهي جديام براي کنکور از اول مهر شروع شد. از اول مهر تا پايان نيمسال اول خيلي خوب پيش رفتم. بعد از آن در ماههاي بهمن و اسفند خيلي خسته شده بودم و نميتوانستم ساعت مطالعهام را خيلي بالا ببرم. سعي ميکردم با برنامهي مدرسه و آزمون پيش بروم؛ اما نسبت به ماه آذر ساعت مطالعهام پايين آمده بود. بعد از عيد دوباره شروع به مطالعهي بيشتر کردم.
اميرعطا قرباني، رتبهي 9 رياضي (منطقهي 2):
نيمسال دوم بسيار مهم است. در اين زمان همه خستهاند و دچار تکرار شدهاند. اينجاست که هر کس کم نياورد موفق ميشود. به نظر من مهمترين و سرنوشتسازترين دوران کنکور، نيمسال دوم است. در نيمسال دوم بايد تکليفمان با خودمان روشن باشد؛ يعني وقتي خسته ميشويم با خود بگوييم که براي هدفمان تلاش ميکنيم. ديگر اينکه بايد قوي باشيم و بدانيم که همه خسته هستند، پس به ازاي هر ثانيه درس خواندن يک قدم از سايرين جلوتر خواهيم بود. من هم در اين دوران خسته شدم، ولي هدفم براي ادامهي راه تشويقم ميکرد. دوران دلسردي براي من حدود يک هفته الي 10 روز بود، اما در همان 10 روز بعد از آزمون 13 بهمن براي من اتفاق بدي افتاد. يادم است در طي آن سه روز درس نخواندم و تا يک هفته بعد از آن هم حالم خوب نبود. با همهي اينها و فشار روحي شديدي که از درس نخواندن داشتم و 3 الي 4 روز به آزمون باقي مانده بود، با انگيزه به ميدان رقابت برگشتم و با خودم گفتم که ميتوانم طي اين 4 روز خوب درس بخوانم و در آزمون رتبهي خوبي بياورم. همين موضوع باعث شد دوران دلسردي من خيلي زود تمام شود. اين توانايي را در خودم ديدم که با وجود اينکه 10 روز از ديگران عقب هستم باز هم ميتوانم طي 4 روز درس بخوانم و آزمون بدهم و رتبهي خوبي به دست آورم. داوطلبان کنکوري بايد هدفشان برايشان روشن شده باشد و هر جا احساس خستگي کردند به هدف خود فکر کنند. بايد به اين فکر کنند که اين مشکل براي همهي کنکوريها هست. هيچ وقت يک روز کامل به خودشان استراحت ندهند؛ چون در دورهاي که براي کنکور آماده ميشوند باعث سستي در کار ميشود. در صورت احساس خستگي يک ساعت استراحت کنند يا ساعت مطالعهي روزانهشان را يک ساعت کم کنند. استراحت زياد باعث ميشود هر چه زحمت کشيدهاند از بين برود و سخت به صحنهي رقابت برگردند.
ميلاد صالحي، رتبهي 6 تجربي (منطقهي 2) سال 90:
بچهها در نيمسال دوم احساس ميکنند که برنامهي راهبردي به کندي پيش ميرود حتي خود من هم چنين اعتقادي داشتم؛ ولي با اين حال با برنامه پيش رفتم و متوجه شدم فرصت براي جمعبندي مناسب است. دو تا از بهترين آزمونهايم مربوط به دوران طلايي بود.
نظر شما کنکوريها چيست؟
منبع:قلم چی